رد پای دوست



سلام. خوبید؟چطورین ؟ چه خبر؟ این مدت چیکارا کردین؟

امیدوارم شما ، دوست خوبم همیشه سالم و سلامت باشید و همیشه اوضاع به کام شما باشه .

---------------------------------------

امروز 20 مهر و اخرین پست من مربوط به تقریبا 3 هفته قبل ( 26 شهریور ) البته پست های قبلش همچین پست خاصی نبود ولی تو بلاگ اسکای ، پست های مختلفی گذاشته بودم و بهترین اونها ، همون پست های انگیزشی

 

( برچسب جملات  انگیزشی در بلاگ اسکای )  و   ( برچسب ویدیوهای  انگیزشی در بلاگ اسکای )

 

البته بلاگ اسکای نامردی کرد و با آپدیت هاش روال نمایش رو خراب کرد و الان نوشته ها و مطالب به همون صورتی است که می بینید ، از مسئله دور نشم ، بحث من سر بحث موفقیت و این حرفها بود ، شروع بحث موفقیت با سخنرانی دکتر آزمندیان بود ( اینجا ) و همچنین کتاب " چشم دل بگشا " 

 

البته بعدش پست های و جملات انگیزشی بود و در نهایت یه پست نوشتم به نام سندرم  اردک ( اینجا

 

بخشی از پست مربوط به سندرم اردک


  • اصطلاح سندروم اردک توسط پژوهشگران دانشگاه استنفورد بعد از بررسی پست های مجازی چند دانشجو که خود کشی کرده بودند ابداع شد.
     
  • اگر به شنا کردن اردک در آب توجه کنیم ما تنها قسمتی از بدن او را می بینیم که به آرامی بر روی آب درحال حرکت است، درحالی که متوجه تقلای این اردک که با تلاش پاهای خود را تکان می دهد تا حرکت کند، نمی شویم.

 

  • دانشجویانی هم که خودکشی کرده بودند تصاویری شاد یا نقل قول هایی امید بخش از خود منتشر کرده بودند که به ظاهر نشان می داد آنان بسیار شاد و خوشبخت هستند در صورتی که خارج از شبکه های مجازی و در دنیای واقعی با مشکلات روحی زیاد دست و پنجه نرم می کردند.
     
  • در واقع مبتلایان به سندرم اردک» کسانی هستند که تلاش می کنند همواره تصویری شاد و خوشبخت از خود در فضای مجازی نشان دهند در صورتی که در دنیای واقعی با مشکلات زیادی مواجه هستند.

 


 

حقیقت همینه ، میخواستم به چیزی برسم و سعی کردم تغییر کنم ، البته یه فکر مسموم توش بود و البته هنوزم هست ولی کمرنگ شده که ریشه در گذشته داره و حتی پستی مثل خودکشی هم برگرفته از همون داستانهاست ، البته اثرات زندان ذهن هم تاثیرات منفی و بدتری هم روم داشته و همون اوایل گفته بودم که تغییر ذهن ، کار یک روز و یک ماه نیست ، میتونید تاریخ پست های مربوط به دکتر آزمندیان و یا همین پست های انگیزشی رو ببینید . 

 

ببینید چه زمان طولانی ای گذشته و تغییر ذهن و برخی افکار ، کار یک روز و یا شاید یک ماه نیست چون سالها ادم با اون افکار بزرگ شده . اما مطلبی که باید بگم .

 

دیگران گفته بودند اما .


3 تا پست از آقای ایمان دانش راد هست که به نظرم یکی از اونها با تفسیر نوشته بشه و با دقت سر خودش کار کنه .این پست طولانی شد ، بعد از اینکه نوشتمشون اسامی پست های و مطالبی که مهم و آدم باید در مسیر موفقیت آویزه گوشش کنه رو میذارم.

 

1.

2.

3.

 

 

 

یک دعای دلنشین


خیلی وقت بود که دلم میخواست دعایی پیدا کنم که صفات خدا رو به رخ مشکلاتمون بکشه و بگه که ما یه همچین خدای پر ابهتی داریم که تو ( ای مشکلات ) دربرابرش هیچ هستی ، اسم دعا ، مستشیر هست و صوت دلنشنی داره . پیشنهاد میکنم دانلود کرده و گوش کنیدش :

 

دانلود از پیکو فایل

دانلود از بیان


یه مدت پیش در وبلاگ دوستم ، بهشون گفتم که " گمونم چیزهایی که برای من عجیب و غیر قابل درک هست برای شما یه موضوع ساده و پیش پا افتاده است و حتی برعکس " . البته اونجا صحبت سر موضوع دیگه ای بود و یه چند وقت قبلترش مشابه این داستان رو با دوست عزیز دیگه ای داشتم ،

 

بحث سر موضوعیه که . خب .  اینکه از کجا این بحث شروع بشه کمی سخته ، اینکه از چه موقعیتی هم نوشته بشه بازم سخته . 

 

 

ادامه مطلب

از وقتی خبر ازدواج اون دختر 10 ساله با پسر 22 ساله رو شنیدم و اخبار رو دنبال کردم ، در نهایت این خبر اعلام شد که اون عقد باطل شد ، قوه قضائیه اون عقد رو باطل اعلام کرده ، دوستانی که در جریان هستن میتونن بهم بگن که مگه همچین چیزی ممکنه ؟؟؟

 

من کاری ندارم که اون کودک همسری هست و هزار داستان پشتشه ، اینا نه ، مگه میشه عقدی صورت بگیره بعد قوه قضائیه بگه باطله؟ اگه اینطوری باشه پس اگه  مثلا دوست دختر یه پسره ، در غیاب پسره میره با یکی دیگه ازدواج میکنه ، بعد مثلا پسره که از سربازی میاد و میبینه که دختره عقد یکی دیگه شده بره قوه قضائیه بیاد بگه که اون عقد رو باطل اعلام کنه و اون عقد بعدا به نفوذ این پسره باطل اعلام بشه ، این حالت ممکنه؟؟؟؟خب اون دختره راضی باشه چی ؟؟ یعنی مامور میذارن در خونه پسره که دختره وارد خونشون نشه ؟؟؟ حرف من سن ازدواجشون نیست ، سوال من این قضیه باطل شدن عقده ، عقد دائم یا اصن موقت چند ماهه چجوری ظرف 2 هفته باطل میشه ؟ درک نمیکنم ، لطفا اگه کسی میدونه توضیح بده

 

+ بازم شرایط فسخ عقد رو خوندم و به این نتیجه رسیدم که خب فسخ عقد از طرف یکی از 2 طرف صورت میگیره ، نه اینکه 2 طرف راضی باشن یکی دیگه بیاد بگه نه قبول نیست اون عقد ، باطله ، مخم سوت میکشه ، با این شرایط چه پسرهایی میتونستن عقد دوست دخترهاشون [ یا دختر مورد علاقشون ) با یکی دیگه رو باطل کنن!!!واقعا ماجرا چیه ؟؟ 

 

ماجرای عقد دختربچه ۹ ساله با جوان ۲۰ ساله ( کلیک )

عقد موقت دختر بچه ۱۰ ساله با پسر ۲۲ ساله باطل شد ( کلیک )

پرونده ازدواج دختر ۹ ساله تشکیل شد ( کلیک )

 

+ فیلم کاملش رو باید تو اینستاگرام مصی و اقا میری دید ، داخلی ها که زدن تو کار شطرنج بازی


یک شب معمولی بود ، اما نه خیلی معمولی ، معمولی نبودنش بخاطر بارش شهابی آن شب بود ، حوالی 30 دقیقه بامداد به اوج خود می رسید ، نجوم را دوست داشت ، هر چه که میدانست رو خود آموخته بود و بارشهای شهابی رو دوست داشت.هر وقت که دلش تنگ میشد به آسمان نگاه میکرد و از زمانی که به شهر جدید آمده بودن متوجه وجود یک تپه شد که در آنجا یک تپه بود ، روی تپه نمای خوبی به شهر داشت و شب ها آلودگی نوری کمی داشت و کهکشان ها به خوبی قابل دیدن بود.

 

فکر میکرد این آخرین باری است که یک بارش شهابی را خواهد دید و تصمیم داشت در ابتدای روز  ودبا طلوع خورشید ، به زندگی اش پایان بدهد ، اما ایده ای برای انجام این کار نداشت ، انگار 2 دل بود و نتوانسته بود تصمیم قاطعانه ای بگیرد و میخواست با آن بارش شهابی ، ضمن اینکه ذهنش را باز بگذارد تا شاید بیشتر به این موضوع فکر کند ، شاید 5 ساعت وقت برای اینکه نوع خودکشی اش را انتخاب کند کافی بود ، لااقل او که اینطور فکر میکرد ، زیلویی که همراهش بود را روی زمین پهن کرد و به اسمان شب خیره شد

 

هر چند دقیقه یک شهاب رد میشد ، از یک نقطه شروع و با یک خط کوتاه به پایان می رسید ، 

- خوش به حالتون ، شما واقعا زندگی می کنید ، همون قدر که لازمه نه مثل من

 

نه مثل من را با بغض گفت ، به یاد روزهایی افتاد که تلاشهایش نتیجه نداده بود و همه از او پیشی گرفته بودند . در همین فکر ها بود که صدای دینگ از گوشی اش بلند شد ، نگاهی به آن کرد ، 

_ خوبه که لااقل فقط من نیستم که به اسمون نگاه میکنم ، بهار هم به آسمون نگاه میکنه ، بهتره از لیست دوستان وبلاگم بردارم ، شاید تو اینستا هم بلاک اند ریپورتش کنم . اممم نه بذا همینطوری بمونه ، سالهاست که خواننده وبشم با اون پست هاش

 

فکرش را رها کرد و به صورت های فلکی نگاه کرد ، برخی به راحتی قابل شناختن بودن و برخی هم نه ، انگشتش را بلند کرد و به سمت یکی از صورت های فلکی اشاره ای کرد و گفت اون باید "سنبله" باشه و بذار ببینم "ذات الکرسی کجاست؟" نگاهش را چرخاند تا پیدایش کند 

 

+صدایی گفت ذات الکرسی اونجاست و به سمت آن اشاره کرد ، سمت راست دب اکبر ، همونی که حالت دبلیو انگلیسی داره 

نگاهش را چرخاند تا ببیند کی مزاحمش شده و خلوت او را به هم زده است ، آن شخص بدون اینکه منتظر امیر بماند ، دوباره گفت :

+ میتونم منم اینجا دراز بکشم؟ موقعیت خوبی برای دیدن بارش های شهابی داره ، خوبه که یه نفر هست که به این چیزا علاقه داره

 

هنوز امیر نتوانسته بود در آن تاریکی چهره اش رو درست ببینید ، اما انگار لباس بلند و یک تکه سفید داشت 


در این پست ( کلیک )  ، هر چیزی که برای بحث یادگیری زبان انگلیسی می دونستم رو گفتم که بعدا صبیره بانو ، یه پست در خصوص سایت های آموزش آنلاین انگلیسی گذاشت ( اینجا ) ، در اون پست سایت itaki  ( اینجا ) نظر منو به خودش جلب کرد و متوجه شدم که معلم های فارسی زبان برای آموزش انگلیسی هم داخلش هستن!!!

 

هنوز نظرم اینه که در شروع یادگیری ، آدم خودش رو با منابع مختلف شلوغ نکنه و قدم به قدم جلو بره و گفتم پیشنهادم اینه که مثلا روش نصرت خوبه و در گام های بعدی به بحث کتاب ها رسیدم. در زمینه کتاب احساس کردم که یه چیزهایی رو از قلم انداختم که باید کامل بنویسمش.

 


+ از اونجا که در وبلاگ سابقم مطالب مختلفی درباره ذهن و ضمیر ناخودآگاه نوشتم ، این پست از پرنده گولو برام جالب اومد که چالش یادگیری زبان باعث شده تو خواب هم ذهن درگیرش باشه ( اینجا ) میخواستم در اون پست براش کامنت بذارم اما امکان ثبت نظر جدید برای اون پست بسته شده بود.به نظر من بعضی پست های مهم تاریخ انقضا ندارن و این پویایی ذهن رو نشون میده ، ذهن همه ما این قابلیت رو داره .خودمون رو دست کم نگیریم.

 

 

 

ادامه مطلب

سلام.در طی 2 ماه اخیر ، با سایت ها و کانال های خوبی آشنا شدم که ازشون کتاب های صوتی خوبی دانلود کردم و چون قبلا قول داده بودم که لیستشون کنم ، در این پست به شما معرفی میکنم و  همینطور شما رو با بهترین نمایش های صوتی که خودم گوش دادم و جالب بوده رو هم به شما معرفی میکنم.

 

البته نمایش های صوتی چون زمانشون بین نیم ساعت تا ماکزیمم 5 ساعته ، توی مسافرت خیلی میچسبه مخصوصا اگه جذاب باشه و از اون ور آدم توی ترافیک گیر کنه و به جای فک کردن به ترافیک ، همراه با نمایش صوتی بشه و ازش لذت ببره! مثلا ما هفته قبل مسافرت بودیم و اخرین نمایش صوتی که تو ترافیک گوش کردیم " پرواز بر فراز اشیان فاخته " بود ، اولش فک میکردم خیلی جالب نباشه اما کم کم که داستان برامون تو غلتک افتاد ، با صداپیشه ها همراه شدیم و کلی هم خندیدیم

 

فقط این رو باید خدمت شما دوستان بگم که بعضی آثار ، توسط چند مجموعه به چند سبک تولید شده ، یا یک راوی حرفه ای داره یا بصورت نمایش صوتی با بازیگران مختلف هست و سایت هایی که معرفی میکنم و بهشون شماره میدم براساس اولویت دانلود نیست ، بلکه فقط برای اینه که بهترین سایت ها رو بشناسیم و شاید مثلا مورد 6 لیست ، جزئ بهترین ها باشه بر عکس شماره 1 ، پس به شماره ها بعنوان ملاک بهترین و اولین نگاه نکنید.

 

 

ادامه مطلب

تا الان متدهای مختلفی رو برای آموزش زبان گرفتم و تست کردم ، چند تا از خوب هاش رو در اینجا براتون میذارم و امیدوارم مفید واقع بشه اما قبلش میخوام بریم سراغ فیلم هایی که ما رو در موقعیتی قرار بده که چرا اصلا باید زبان یاد بگیریم ؟؟؟

 

+چون این پست به مرور کامل شده و طولانیه ، مابقی مطالب رو در ادامه مطلب میذارم که در چند بخش مختلف ، شامل موارد زیر هست:

معرفی فیلم
گام اول - مکالمه 
گام دوم - گرامر و لغت
گام سوم - نرم افزارهای کمکی
گام چهارم ( فیلم و سریال ها)
گام پنجم ( کتاب ها )
معرفی 2 کتاب جالب از کلک معلم

 

 

+همچنین پیشنهاد میکنم این پست ( اینجا ) رو در وبلاگ دوست خوبم صیره بانو بخونید.

 

++ پارت 2 این یادداشت در اینجا ( کلیک ) 
 

ادامه مطلب

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دنیای واژه ها توبه گر فروش عسل طبیعی عکس کده من و اتی میلگرد آهن لوله استیل مهزیار فولاد شعر ها ناقص Howling گروه نویسندگی صریر باربری و اتوبار من و توبه